زنان هنگامي که نيازهايشان را از مردان مطالبه مي نمايند، مانند دختر بچه ها رفتار مي کنند.
وقتي دختر بچه ي کوچکي بوديد به خاطر شيرين بودن، نازنازي بودن و آسيب پذيريتان توجه زيادي گرفته ايد.ممکن است متوجه نباشيد که هنوزهم چقدر دور و بر مردها اين کار را انجام مي دهيد، مخصوصاً وقتي که به عشق و تحسين نيازمنديد.بسيار متأسفم از اين که بگويم تعداد زيادي از زن ها مرتکب اشتباه شماره ئ شش مي شوند.هنگامي که عکس العمل و برخورد مردم را در رابطه با اين رفتار زنان مي بينم، احساس بدي به من دست مي دهد.
چگونه اين کار را انجام مي دهيد؟
1- موقعي که جواب درست موردي را مي دانيد، طوري رفتار مي کنيد که گويي ساده لوح و يا چشم و گوش بسته هستيد.اين کار باعث مي شود نه تنها مردها نسبت به شما احساس برتري بکنند، بلکه يک حس اعتماد به نفس غيرواقعي نيز به آن ها مي دهد و تنها به اين دليل که از شما برتر هستند، يک احساس آرامش کاذب مي کنند.
2- به هنگام عصبانيت و يا ناراحتي طوري رفتار مي کنيد که گويي رنجيده هستيد.آيا شما هنگامي که عملاً عصباني هستيد. گريه مي کنيد؟ آيا مواقعي که مي بايست به مردي بگوييد رفتارش احمقانه بوده و از دستش عصباني هستيد، لب ولوچه تان را آويزان مي کنيد؟ آيا مواقعي که بايد محل را ترک کنيد، در عوض اخم مي نماييد.
از آن جا که به بسياري از ما آموزش داده اند که دخترها نبايد عصباني شوند، چون اين کار قشنگ نيست، ما نيز خشم خود را فرو خورده و سعي مي کنيم با احساسات ديگري که قابل پذيرش تر و زنانه تر است آن را نشان
دهيم.احساساتي نظير:ترس، غم و احساس گناه. ما بدين وسيله خشم را درون خود سرکوب کرده و آن را در وجودمان انباشته مي کنيم.اين کار را براي اين انجام مي دهيم که کمتر تهديد آميز است و براي مردها دوست داشتني تر مي نمايد.
3- تظاهر مي کنيم که سردرگم و گيج شده ايم، در حالي که واقعاً اين طور نيست. اين يکي از بدترين عادات ما زن ها است. طوري رفتار مي کنيم، گويي نمي دانيم چه مي خواهيم و احساس واقعي ما چيست؟ و اين که نمي دانيم چه بايد بکنيم و خودمان را از لحاظ روحي عاجز و درمانده نشان مي دهيم تا شايد مردي پيدا شود و ما را نجات دهد. تعجبي هم نيست که در اين حالت آن مرد احساس قوي و مفيدبودن مي کند که به نوعي نيز کاذب است.
ما گيجي و سردرگمي را به عنوان سرپوش و استتار احساسات و عواطف بزرگتر و ناخوشايندتري نظير خشم، انزجار، گناه، رنجش و ترس به کار مي بريم. من مکرراً از زن هايي که در سمينارهايم شرکت مي کنند، موارد زير را شنيده ام:«در مورد رابطه ام خيلي گيجم؛ نمي دونم چه اتفاقي مي افته.» و وقتي از آن ها مي خواهم که توضيح بيشتري بدهند، اين طور مي گويند: «خب، شوهرم به من خيانت مي کند، دو ساله که با هم رابطه ي جنسي نداريم ومن احساس بي ارزشي مي کنم.»البته به نظر من هيچ سردرگمي و گيجي در اين رابطه وجود ندارد.موضوع اين جاست که اين زن خودش را به گيجي مي زند، زيرا ديگر مجبور نخواهد بود هيچ تصميمي بگيرد و يا مسئوليت و سرانجام زندگيش را بپذيرد.
4- با مردها چنان رفتار مي کنيد که گويي پدرتان مي باشند. هيچ اشکالي ندارد، گاهي اوقات به مردي که دوستمان دارد و به ما عشق مي ورزد، اجازه دهيم به طريقي پدرانه از ما مواظبت کند، اما اگر اغلب اوقات بمانند پدرتان با شوهرتان رفتار کنيد، رابطه ي شما يقيناً دچار مشکل مي شود. اين عادات نظير عادت هايي است که در زير آورده شده است:
* نامزد يا همسر خود را عملاً پدر صدازدن، روي پاهاي او نشستن و لب و لوچه تان را آويزان کردن و اعتراف به او به خاطر اين که آن روز دختربدي بوديد. به شوهرتان اجازه بدهيد، تمام مسايل پولي و اقتصاديتان را کنترل کند و پول توجيبيتان را بدهد.
در اين جا نمي خواهم به علل روان شناختي و جدي تر اين موضوع بپردازم، بلکه تنها کافي است که بگويم هرچه بيشتر شوهرتان رادر نقش پدرتان قرار دهيد، خودتان بيشتر در نقش کودک فرو خواهيد رفت.
5- با مرد زندگيتان با صداي توأم با گريه صحبت کنيد و مانند دختر بچه ها حرف بزنيد، به جاي اين که صدايي قوي و زنانه داشته باشيد.ما زن ها بخصوص مواقعي از اين صداي کودکانه استفاده مي کنيم که:
الف- از گفتن آن چه که در ذهن داريم، بترسيم.
ب- از عکس العمل آن مرد وحشت زده باشيم.
ج- احتمال بدهيم با ما موافقت نمي کنند.
اگر مانند دختر بچه ها با مردتان حرف بزنيد، در واقع به او مي گوييد: ببين من فقط يک دختر بچه ي کوچک هستم، به من صدمه اي نزني، با من بدرفتاري نکني، باشه؟
6- اغتشاش و سردرگمي در زندگيتان ايجاد کردن، تا اين که مردي به کمکتان بشتابد و نجاتتان بدهد.
* آيا زندگيتان اين گونه است که يک بحران بدنبال، بحران ديگري دارد؟
* آيا هميشه يک فوريت در زندگيتان وجود دارد که به نصيحت و کمک مردي احتياج داريد؟
* آيا به طرزي پنهان از اين که نجاتتان بدهند، احساس لذت مي کنيد؟
بخشي از اين بازي اداي دختر بچه ها را در آوردن، به اين دليل است که مي خواهيد اوضاع و احوالتان چنان آشفته شود، تا شايد مردي از راه برسد و شما را نجات بدهد. شايد به اين دليل اين کار را انجام مي دهيد که در کودکي، هرگز پدرتان به کمکتان نمي آمد.شايد اين کار را مي کنيد تا مرد زندگيتان را امتحان کرده و بفهميد، مي توانيد به او اعتماد کنيد يا خير.مشکلي در رابطه با اين رفتار وجود دارد و آن اين است که شما معتاد به بحران مي شويد در واقع از اين کار به عنوان روشي براي جلب توجه همسرتان استفاده مي کنيد و اين تاکتيک کاملاً بچگانه است.
چگونه رفتار بچگانه داشتن، مرد زندگيتان را تحت تأثير قرار مي دهد؟
مردان براي شما احترام قائل نخواهند بود.آيا هنگامي که اين رفتار بچگانه براي يک زن به صورت يک عادت درآمد، مردان به آن
جواب خواهند داد؟ پاسخ: البته که جواب مي دهند. اين باعث مي شود که آنان احساس برتري و رئيس بودن بکنند. احتمالاً به اين روش معتاد خواهند شد و حتي ممکن است از آن لذت نيز ببرند، اما برايتان احترامي قائل نخواهند بود و در نهايت مانند يک بچه با شما رفتار خواهند کرد؛ نه مثل يک زن واقعي. در نتيجه شور و حال و حرارت رابطه تان کاهش خواهد يافت.
مردان از شما منزجر خواهند شد: وقتي با آن ها مانند يک بچه رفتار مي کنيد، نسبت به شما احساس مسئوليت مي کنند.مردان از مسئوليت هاي زيادي که در زندگي بعهده دارند، احساس بدي دارند.گرچه ممکن است به احساس عجز و درماندگي شما پاسخ مثبت بدهند و به کمکتان بشتابند، اما انزجار زيادي را در پايان نسبت به شما احساس خواهند کرد.
راه حل: چگونه بچگانه رفتار نکنيم؟
1- از انواع رفتارهاي بچگانه تان با مردها، ليستي تهيه کنيد.ممکن است تهيه اين ليست ناراحت کننده يا حتي تحقيرآميز باشد، اما باور کنيد به شما در رهايي از اشتباه شماره ي شش، کمک خواهد کرد. بار ديگر که مچ خودتان را گرفتيد، درحالي که موهايتان را دور انگشتانتان مي پيچيد و يا با يک صداي بچگانه با مردتان حرف مي زنيد و يا هر عادت ديگري که داريد، در حالي که از اين کار خودتان بدتان مي آيد، همان جا ادامه ي کار را متوقف کنيد.
2- وقتي گريه مي کنيد از خودتان بپرسيد، آيا واقعاً عاملي وجود دارد که من به خاطرش عصباني باشم؟ به خاطر سپردن اين موضوع خيلي مهم است بويژه اگر با نشان دادن خشمتان مشکل داريد، ممکن است گريه کنيد، اما در واقع بي نهايت عصباني باشيد.پس در اين گونه مواقع مي توانيد انتخاب کنيد که احساسات واقعيتان را به مانند يک بزرگسال ابراز کنيد، به عوض آن که پشت اشک هايتان آن را پنهان نماييد.البته اين بدين معنا نيست که نبايد به خودتان اجازه بدهيد گريه کنيد و يا لزوماً هم به اين معني نيست که هرگاه گريه مي کنيد، حتما خيلي عصباني هستيد.نه، ممکن است اين گونه نباشد.
3- بار بعد که احساس گيجي و سردر گمي کرديد، از خودتان بپرسيد: اگر گيج نباشم احتمالاً احساس واقعيم اين است که ...اين تمرين فوق العاده اي است، براي اين که از سردرگمي رها شويد، قبل از آن که به آن دچار شويد و انتظار داشته باشيد مردي بيايد و شما را نجات بدهد، ببينيد شايد به تنهايي بتوانيد از اين گيجي و سردرگمي بيرون بياييد.بعضي از عادات بچگانه تان احتمالاً خيلي قديمي هستند و ترک آن ها ساده نخواهد بود، اما احساس بسيار خوبي است؛ اگر که به خاطر آن زن قوي و فوق العاده اي که درون شماست به شما عشق ورزيده شود و همچنين تحسين شويد.
کنار گذاشتن عادت قديمي اگر با تمايل خودتان همراه باشد، چندان مشکل نخواهد بود.ظرف روزها و هفته هاي آينده، احتمالاً مي بينيد خيلي از اعمال و رفتارهايي که راجع به آن ها در اين مقاله صحبت کرديم را هنوز هم مرتکب مي شويد.وقتي اين اتفاق مي افتد، مايوس نشويد. به خاطر داشته باشيد اولين قدم در راه تغيير خودتان آگاهي است. بنابراين اين شش اشتباه را به خاطر بسپاريد و تمام تمرين هاي اين مقاله را انجام دهيد و اين اطلاعات را با تمام دوستان خود در ميان بگذاريد و حمايتي که بدان نيازمنديد از آنان مطالبه کنيد، تا آن زن دوست داشتني و قدرتمندي باشيد که همواره رؤياي آن را در سر خود مي پرورانديد.
منبع:کتاب رازهايي درباره ي مردان